باید گفت علاوه بر ایجاد تسهیلات زیاد و کاهش بعضی تعرفهها به منظور جذب بیشتر گردشگران خارجی، کشورهای میزبان بیشترین مساعی خود را برای حفظ و مرمت و مراقبت از میراثهای تاریخی و فرهنگی به کار گرفتهاند تا این گنجینههای مهم درآمدزا را بخوبی حفظ کنند، چون معتقدند درآمدهای ارزی حاصل از صنعت گردشگری متعلق به یک نسل نیست و میتواند در چند نسل تداوم داشته باشد، اما آیا ابنیه فرهنگی ما چنان که باید مراقبت میشوند و ما از این میراثهای باارزش آنچنان که باید محافظت میکنیم؟
واقعیت این است که به لحاظ فراوانی و تنوع میراثها در کشور ما، نگاهبانی از آنها از عهده متولیان دولتی ساخته نیست و جلب توجه و حمایت مردم برای حفظ و نگهداری از این میراثها حیاتی است.
میراث فرهنگی ـ تاریخی ارثیهای ارزشمند از نیاکان ماست، در واقع یک ثروت بزرگ ملی است که به همه مردم یک کشور به ارث میرسد. همه ما مالک این میراث هستیم و در برابر آنها مسوولیت داریم. میراث فرهنگی و تاریخی، فضاهای غیرقابل تجدید هستند و از این رو ارزش گرانقدری در صنعت رو به رشد گردشگری ایران دارند.
میراث فرهنگی وتاریخی به این دلیل که حس خاطرات گذشته دور و نسلهای پیشین را بر میانگیزند برای ملتها جذاباند و همگان به نوعی علاقهمند به حفظ این آثار هستند و دوست دارند این آثار ارزشمند برای فرزندان آنها یا در واقع نسلهای آینده هم باقی بماند. از سوی دیگر، میراث فرهنگی به دلیل جذب گردشگر از لحاظ آسیبپذیری همیشه در معرض خطر است، اما اگر فرهنگسازی کنیم و مطالعات خود را در زمینه حفظ و نگهداری میراث فرهنگی بالا ببریم میتوانیم همگان را به حفظ و نگهداری این میراثها
ترغیب کنیم.
آموزش و پرورش و مطبوعات میتوانند از طریق همکاری در ایجاد برنامههای حفظ و نگهداری میراث فرهنگی ـ تاریخی به ما کمک کنند تا فعالیتهایی از این دست ادامه داشته باشد البته این آموزشها باید از سطح خانواده تا مدرسه و جامعه تداوم داشته باشد.
حفاظت فقط مراقبت فیزیکی نیست، بلکه باید با ایجاد فرهنگ و حس هویت ملی و اجرای برنامههای آموزشی در رسانهها و همچنین ایجاد انگیزه در مردم برای حفظ و نگهداری میراث گرانبهای فرهنگی کمک کرد.
سازمان میراث فرهنگی با همکاری آموزش و پرورش به عنوان نهادی که نسل آینده را برای نقشپذیری آماده میکند میتواند در این حوزه مهم نقش موثری داشته باشد، اما این فرهنگسازی را باید از کجا شروع کنیم؟
لیلا خلیلی