راهتمای اقامت کانادا

در کانادا نیروی متخصص به افرادی اطلاق می شود که بر اساس شغل و سابقه ی کاری ویزا دریافت می کنند .
افرادی که با ویزای اقامت دائم کانادا به این کشور وارد می‌شوند کارت اقامت دائم (PR Card) دریافت می‌نمایند و مقیم دائم کانادا محسوب می‌گردند. کارت PR که ۵ سال اعتبار دارد علاوه بر اینکه یک مدرک مسافرتی (Travel Document) محسوب شده و لازم است در هنگام بازگشت به کانادا (در صورت سفرت به خارج از کشور) ارائه گردد، در واقع سندی رسمی است که وضعیت اقامتی دارنده آن را به عنوان مقیم دائم کانادا به اثبات می‌رساند.
ویزای نیروی متخصص (Skilled worker) و ویزای کارآفرینی (Entrepreneurship) پر طرفدارترین ویزاهای مهاجرتی کانادا برای اقامت کانادا هستند.

  ادامه مطلب ...

نارنجستان قوام

انتهای خیابان لطفعلی‌خان زند، در محله ‌بالا کفت شیراز می‌توانید به دیدن باغ نارنجستان قوام بروید. باغی که به قول نگار استخر در هر‌فصل از سال خصوصا بهار، حال و هوای خاصی دارد که تکرارنشدنی است. ‌تنوع هنرهای به‌کاررفته از نقاشی، گچبری، مقرنس‌کاری و کاشیکاری گرفته تا آینه‌کاری و معرق روی چوب در این عمارت که ساختش 10 سالی طول کشیده، زیاد است‌. البته از تماشای سردر ورودی و ستون‌های ایوان که از سنگ مرمر یکپارچه است هم نمی‌توان به سادگی گذشت.‌ اگر از زیبایی‌های عمارت و فضای باغ بگذریم، یک موزه دیدنی هم در زیرزمین این عمارت قرار دارد، که آثار فرهنگی پروفسور آرتور پروپ را در آن نگهداری می‌کنند.

حافظیه

در شمال شهر شیراز و در جنوب دروازه قرآن، حافظیه قرار دارد. آرامگاهی که شیوه معماری‌اش به سبک دوره‌های هخامنشیان و زندیان است.

ساخت آرامگاه برای حافظ به قرن 9 ‌باز‌می‌گردد که میرزا ابوالقاسم گورکانی، عمارتی گنبدی بر مزار حافظ ساخت، ولی ساخت آرامگاه حافظ به همین جا ختم نمی‌شود و افراد زیادی برای مرمت و بازسازی آن تلاش کرده‌اند؛ از شاه‌عباس صفوی و نادرشاه افشار گرفته تا کریم‌خان زند و طهماسب میرزا (‌مویدالدوله) و خیلی‌های دیگر و هر بار شکل و شمایل حافظیه متفاوت از قبل می‌شده است تا این که در قرن 14 با طراحی آندره گدار فرانسوی و با همیاری علی اصغر حکمت و دیگر افراد، حافظیه به شکل کنونی درآمد.

آرامگاه‌سعدی

آرامگاه سعدی در خانقاهی قرار دارد که سعدی اواخر عمرش را در آن سپری کرده است. این آرامگاه را هم بارها و بارها مرمت کرده‌اند، اما یک بار در سال 998 با حکم یعقوب ذوالقدر ـ حکمران فارس ـ آن را به‌کلی ویران کرده‌اند. بازسازی بعدی آن را کریم‏خان زند در دو طبقه با معماری خاص خودش انجام داد. آرامگاه سعدی با وجود مرمت‌های چندباره تا سال 1329 با همان معماری زمان کریم‌خان باقی ماند تا این که با کوشش على اصغر حکمت و توسط انجمن آثار ملى ایران، بقعه کنونى براساس طرح مهندس محسن فروغی و علی صادقی ساخته شد.

آرزوی پاک رهایی

مهمان‌نوازی بین ایرانی‌ها نه یک خصلت که یک آیین است. مراسمی است که مو به مو و با وسواس بسیار از لحظه دعوت از مهمان شروع شده و پس از پیگیری‌ها و پذیرایی تمام و کمال در موعد مقرر (چند ساعت یا چند روز فرقی نمی‌کند) تا لحظه رسیدن مهمان به خانه خودش از جانب هر دو طرف مهمان و میزبان دنبال می‌شود.

از یک طرف فرقی نمی‌کند مهمان همان همسایه دیوار‌به‌دیواری باشد که شاید برای یک شب‌نشینی چند ساعته آمده یا عزیزی مسافر (و چه بهتر که به همراه خانواده) از شهری دور که بعد از مدت‌ها فرصتی دست‌وپا کرده تا چند روزی را در شهری دیگر مهمان بستگان و دوستانش باشد. ‌‌اینها ‌ به کنار، فرض کنید قرار است یکی را که زیاد اهل سفر و ایرانگردی نیست به شهر یا منطقه‌ای که در آن زندگی می‌کنید دعوت کنید، اما به شرط این‌که این دعوت تصویری باشد. کار زیاد سختی نیست. یک عکس که به نظر شما می‌تواند معرفی‌کننده (و البته متمایزکننده) شهر یا منطقه‌ای باشد که شما در آن زندگی می‌کنید و چه بهتر که همراه با کمی خلاقیت. خب، با این مقدمه موضوع کلی این قسمت از صفحه آخر «چمدان» مشخص شد که همین معرفی متفاوت از شهرها و منطقه‌های ایران از نگاه شماست و چه خوب که جزئیات آن را شما خواننده عزیز با عکسی که حتی می‌توانید با تلفن همراهتان بگیرید (البته در کادری افقی) تعیین می‌کنید. فقط مانده این عکس را که تقریباً می‌شود به ابعاد 9 در 13 (اندازه همین عکس‌های خانوادگی) به ایمیلchamedan. ‌‌‌jamjam@‌Gmail.com بفرستید .

پرواز پرنده‌ها بر فراز میدان نقش جهان اصفهان اتفاقی نبود که از چشم عالیه سعادت‌پور ، عکاس‌جوان اصفهانی دور بماند . او متن زیر را پیوست این عکس‌کرده است .

پرواز دسته جمعی مرغابیان شاد / بر پرنیان آبی روشن / در صبح تابناک طلایی / آه ای آرزوی پاک رهایی .

عمارتی‌ مسحورکننده

قصرهای عربی همواره یکی از مقاصد اصلی گردشگرانی است که پا به کشورهای حوزه خلیج‌فارس می‌گذارند. بنای دارالحجر در کشور یمن یکی از این قصرهای رویایی است. این قصر با نمای ویژه و پنجره‌های سفیدرنگ خود که بر زمینه سنگ‌های سیاهرنگ گرانیت و بر فراز صخره‌ای طبیعی ساخته شده همواره یکی از جاذبه‌های مهم گردشگری یمن است.

این بنا یک عمارت تاریخی است که در مرکز وادی الظهر در 14 کیلومتری شهر صنعا قرار دارد.

این دژ‌‌ ـ‌ قصر نظامی ‌روی ارتفاعات صخره‌ای شمال غربی شهر صنعا ساخته شده و دارای اهمیت زیادی در تاریخ این کشور است. می‌توان این دژ را نمایانگر سبک ویژه معماری یمن دانست که همه ساله هزاران گردشگر از سراسر جهان برای دیدن آن به این کشور سفر می‌کنند. نام این محل برگرفته از سنگ‌های گرانیت ویژه‌ای است که بنا را با آن ساخته‌اند. در مورد پیشینه این بنا در بین پژوهشگران اختلاف نظر وجود دارد. عده‌ای ساخت آن را به دوران پیش از اسلام نسبت می‌دهند و عده‌ای نیز اعتقاد دارند این بنا در دوره تسلط ترکان عثمانی بر سرزمین یمن ساخته شده است.

بنای امروزی این قصر بدون تردید به اواخر قرن دوازدهم هجری بر‌می‌گردد و سازنده آن نیز فردی به نام علی بن صالح‌العمری است که دانشمند و فرزانه بود. از وی آثار زیادی به‌جای مانده که البته در بین آنها دارالحجر از همه مهم‌تر و بزرگ‌تر است.

بنای دارالحجر دارای 3 مرحله ساخت است که ساختمان اصلی آن به مرور زمان و بر اثر باران از بین رفته و بعدها با استفاده از گرانیت سیاه بازسازی شده است. در بخش شمالی کاخ یک آبگیر مدور وجود دارد که مشابه این آبگیر در شهر قدیم صنعا نیز هست. این کاخ تنها یک ورودی در سمت شمالی دارد که دارای راه‌پله‌ای سنگی است. قصر دارای 35 اتاق، دفتر کار، انبار و... است که در سالن مرکزی قصر یک راه‌پله بسیار زیبا گردشگران را به ایوان‌ها و بالکن‌های بسیار با شکوه هدایت می‌کند.

اگر در روزهای جمعه یا شنبه برای بازدید به این قصر بروید ممکن است شانس دیدن یک عروسی به سبک یمنی را نیز داشته باشید.

البته دیدنی‌های این محل منحصر به این قصر نیست و سرتاسر دشت‌های اطراف این قصر را باغ‌های انگور، به، زردآلو و هلو احاطه کرده‌اند.

منیژه خندان

10 شهر ممنوعه برای سفر گردشگران

اگر اهل سفر و گردشگری هستید البته نه از آن دسته که فقط معنی سفر را در اتاق هتل‌های 5 ستاره و خرید بلیت درجه یک هواپیما می‌دانند، بلکه از آن دسته که به معنی واقعی سفر می‌کنند مثل کسانی که با دوچرخه یا اتومبیل شخصی خودشان دور دنیا سفر می‌کنند و اگر برای سفر آینده‌تان مشغول جمع‌آوری اطلاعات هستید و هر نوع آگهی و تبلیغات در این زمینه را به دقت مطالعه می‌کنید، هیچ دقت کرده‌اید که همیشه در این‌گونه تبلیغات فقط از جنبه‌های مثبت مقاصد توریستی حرف به میان آمده و چهره واقعی آن منطقه برای شما توصیف نشده است؟ این آگهی‌ها همگی دست به دست هم داده‌اند تا هر خواننده یا بیننده‌ای را تشویق به مسافرت به آن منطقه کنند، اما آیا واقعیت همین است که می‌بینیم؟

البته برخی از سفارتخانه‌ها دراین‌باره اقداماتی انجام داده‌اند و برخی از مناطق خطرناک برای سفر را به مراجعه‌کنندگان خود اعلام می‌کنند، اما شاید این اطلاع‌رسانی بسیار دیر باشد، چون شما وقتی به سفارت مراجعه می‌کنید تا درخواست ویزا کنید در واقع نیمی از راه را رفته و مقصدتان را انتخاب کرده‌اید و کلیه کارهای مربوط به سفرتان را انجام داده‌اید که شاید تغییر دادن آن زیاد به نفع شما نباشد.

بنابراین توصیه ما این است که این مطلب را به دقت مطالعه و پس از آن بدرستی برای نزدیک‌ترین سفر خودتان برنامه‌ریزی کنید.

همواره آب و هوای یک منطقه و طبیعت آن یکی از دلایل جلب توجه گردشگران است، اما بسیاری از مکان‌ها در دنیا هستند که به دلیل ناامنی و آلودگی بسیار بالای محیطی خود منطقه‌ای بسیار خطرناک برای مسافرت هستند که البته زیاد هم درباره آنها اطلاع‌رسانی نشده است.

شهر کشتارگاه

از قدیم سواحل و کناره رودخانه‌ها بهترین منطقه برای چادر زدن و لذت بردن از طبیعت بویژه در فصول گرم سال بوده؛ شنا کردن و ماهیگیری در این رودخانه‌ها از تفریح‌هایی است که کمتر کسی از آن خواهد گذشت، اما رودخانه شامپانی، یک تالاب طبیعی در شیگاگو است. این رودخانه که شاخه کوچکی از رودخانه شیکاگو است، در قرن 19 میلادی به عنوان بخشی از کانال فاضلاب شهر در‌نظر‌گرفته شد و با وجود چند کشتارگاه صنعتی و راه یافتن فاضلاب آن کشتارگاه‌ها به این تالاب مشکلات زیادی را در منطقه به وجود آورد، تجمع بیش از حد خون‌های آلوده و اعضای داخلی بدن حیوانات کشتار شده باعث شد که این تالاب به یکی از تالاب‌های بسیار آلوده آمریکا تبدیل شود و بوی بسیار نامطبوعی کل منطقه را فراگیرد.

وجود آلاینده‌های زیستی در آب این منطقه سطح اکسیژن آب را به پایین‌ترین سطح خود رساند و بسیاری از آبزیان منطقه را از بین برد. دولت آمریکا سعی کرد این فاجعه را کنترل کند و مدتی به طور مصنوعی اقدام به تزریق اکسیژن فشرده به آب رودخانه کرد تا آبزیان باقیمانده را نجات دهد، اما متاسفانه نتوانست این روند را ادامه دهد. بنابراین پس از این حادثه این منطقه تقریبا خالی از سکنه شد و به یکی از بدترین مقاصد گردشگری در سطح آمریکا تبدیل شده است.

شهر معادن متروکه

شهر کلمبیا در آمریکا دومین شهر بدون گردشگر در این فهرست است. این شهر سال‌ها پیش و در اوایل قرن 19 میلادی ایجاد شد و به دلیل وجود معادن ذغال سنگ بسرعت شروع به پیشرفت کرد و با شنیده شدن سوت قطارهای بخار در آن تمدن در این شهر دمیده شد و سرعت رشدش چند برابر شد. سالن‌های سینما، هتل‌ها، تجارتخانه‌ها و بانک‌ها در این شهر یکی پس از دیگری افتتاح شد. صدای خنده و شادی کودکان منطقه را پر کرده بود، اما ناگهان سال 1962 میلادی یکی از این معادن آتش گرفت و بسرعت آتش به دیگر معادن نیز گسترش یافت. وجود گازهای سمی در معادن، آنها را خالی از معدنچیان کرد و کسب و کار در این شهر از رونق افتاد.

طی چند سال این منطقه بتدریج از سکنه خالی شد و رفته رفته متروکه و در نهایت سال 2007 میلادی به طور کامل خالی و بدون سکنه رها شد. پس از این اتفاق دولت آمریکا کدپستی این شهر را از فهرست شهرهای آمریکا حذف کرد و به این ترتیب هرگز این شهر به رسمیت شناخته نشد و با نصب تابلوهای هشداردهنده دورتادور آن از ورود هر مسافری به آن شهر ارواح جلوگیری شد.

آتشفشان مرگ

سومین شهر فهرست سیاه ما در کشور فقیر اتیوپی واقع شده، شهر دالول در منطقه شمالی کشور اتیوپی ساخته شد. این شهر که سال 1918 میلادی به عنوان یکی از شهرهای تجاری و مهم در مسیری تجاری و تردد قطارها ساخته شد در آن زمان از جنب‌وجوش بسیار مناسبی برخوردار بود و با هر بار عبور قطارها از آن شهر رونق ویژه‌ای در شهر ایجاد می‌شد.

این جنب‌وجوش پس از جنگ جهانی دوم رفته‌رفته کم شد تا جایی که دیگر قطاری از منطقه عبور نکرد. با توجه به وجود معادن بسیار بزرگی از نمک در منطقه، این شهر به طور کلی به کشور هندوستان جهت استخراج نمک از معادن فروخته شد و تقریبا دوباره زنده شد، ولی با فعال شدن آتشفشان منطقه دوباره غبار مرگ در شهر سایه افکند و برای مدتی هم آمریکا این منطقه را به عنوان یک ایستگاه تحقیقاتی آتشفشان در نظر‌‌گرفت که در نهایت به دلیل حجم گسترده فعالیت‌های آتشفشانی و آلودگی به گازهای سمی منطقه آن را رها کرد و دوباره ارواح بر شهر حاکم شدند از آن پس هیچ کس علاقه‌ای برای سفر و سرمایه‌گذاری در منطقه از خود نشان نداد.

شهر هسته‌ای

این منطقه در ایالت واشنگتن واقع شده و پیش‌تر به عنوان یکی از بخش‌های بسیار مهم کشاورزی منطقه بوده. این شهر سال‌ها به سرسبزی و محصولات کشاورزی خود شهرت داشت، اما سال 1943 میلادی دولت آمریکا تصمیم به تخلیه تمامی ساکنان منطقه گرفت و آنجا را به بزرگ‌ترین منطقه دفع زباله‌های هسته‌ای خود تبدیل کرد. البته مراکز بسیار بزرگی برای گسترش و تحقیقات در این زمینه نیز در آن افتتاح کرد. در طول جنگ جهانی دوم این شهر به‌عنوان بزرگ‌ترین مرکز تولید سلاح‌های هسته‌ای آمریکا بود. وجود کارخانه‌ها و زباله‌های هسته‌ای باعث شد که درصد آلودگی محیط اطراف شهر به بالاترین سطح خود برسد و سال 1980 میلادی دولت کارمندان خود را از این شهر خارج و هرگز اجازه عبور و مرور کسی را در این شهر نداد و شهر را با آلودگی‌های بسیار بالای هسته‌ای خود رها کرد.

شهر پیرمردهای 40 ساله

«نیژنی نودگورود اوبلاست» در کشور روسیه و 400 کیلومتری شرق مسکو است و البته به عنوان آلوده‌ترین شهر از نظر آلودگی‌های شیمیایی شناخته شده است. این شهر سال 1920 میلادی بنا شده و از ابتدا شاهد تغییراتی بنیادین بوده است. این شهر از اوایل سال 1941 میلادی و شروع جنگ سرد به بزرگ‌ترین مکان برای تولید سلاح‌های شیمیایی در اتحاد شوروی تبدیل شد. کارخانه‌های تولید گازهای سمی مثل گاز خردل، اعصاب و دیگر مواد شیمیایی برای تولید سلاح‌های شیمیایی در این شهر به سرعت ساخته شدند و همین سرعت در ساخت کارخانه‌ها باعث آلودگی بیش از حد منطقه شد به طوری که همه کارخانه‌ها سال 1965 میلادی به طور کامل تعطیل شدند. اما سطح آلودگی مواد شیمیایی در منطقه بقدری بود که منابع آب و حتی خاک شهر نیز آلوده به مواد شیمیایی شده و کنترل آن برای دولت هرگز امکانپذیر نشد.

اکنون این شهر حدود 250 هزار سکنه دارد که عمدتا در کارخانه‌های تولید سلاح و کودهای شیمیایی و آفت‌کش‌ها کار می‌کنند، اما آلودگی منابع طبیعی در منطقه باعث شده که متوسط زندگی مردان در منطقه 41 سال و زنان 47 سال باشد و تقریبا کمتر کسی علاقه‌مند به زندگی در این شهر آلوده خواهد بود. بنابراین تقاضای سفر به این منطقه نیز به پایین‌ترین سطح خود رسیده است.

بزرگ‌ترین حلبی‌آباد

این منطقه مسکونی در شهر شلوغ و پرجمعیت بمبئی واقع شده که در فهرست ما مقام ششم را به خود اختصاص داده است. این منطقه بزرگ‌ترین حلبی‌آباد آسیا شناخته شده و در بخش کوچکی از شهر بمبئی ساخته شده و محل سکونت هزاران هندی فقیر است. این منطقه هرگز از زیرساخت‌های شهری مثل آب آشامیدنی و فاضلاب برخوردار نبوده و همین امر باعث بروز آلودگی در سطح بسیار بالا در آن شده است. با توجه به عدم رعایت اصول شهرسازی بر اثر باران‌های موسمی در منطقه و بروز سیل بسیاری از ساکنان این منطقه هر ساله جان خود را از دست می‌دهند. نبود سیستم بهداشتی و سرویس‌های بهداشتی در این منطقه باعث شده که بیماری‌های واگیردار در سطح بسیار بالایی در این حلبی‌آباد شایع شود. برای مثال طبق آمار دولت هندوستان برای هر 1444 نفر فقط یک سرویس بهداشتی وجود دارد. بنابراین می‌توانید تصور کنید که سطح آلودگی در این منطقه از شهر بمبئی چقدر بالاست، اما این منطقه پس از اکران فیلم بسیار معروف میلیونر زاغه‌نشین در جشنواره‌های جهان از شهرت دیگری نیز برخوردار شد، اما تغییری در اصل آن داده نشده است.

شهر غبار

شهر لیفن که یکی از شهرستان‌های کنار رودخانه استان شانشی در جنوب کشور چین است رتبه هفتم را به خود اختصاص داده. این شهر با حدود 5 میلیون سکنه به عنوان یکی از شهرهای آلوده جهان شناخته شده است. آلودگی محیط زیست در این منطقه به‌دلیل وجود نیروگاه‌های تولید برق که سوخت آنها ذغال سنگ است به وجود آمده است. این کارخانه‌ها برای تولید برق مجبور به سوزاندن ذغال سنگ هستند و هر ساعت حجم غیرقابل تصوری از غبار سمی و دود را به آسمان شهر تزریق می‌کنند.

دولت مرکزی چین با سانسور اخبار و کنترل بسیار شدید جراید هرگز اجازه انتشار مشکلات این شهر را نداده اما طبق گزارش‌های تایید شده سازمان جهانی بهداشت، تقریبا همه ساکنان این شهر از ناراحتی‌های تنفسی رنج می‌برند. این مردم مجبور هستند همیشه از ماسک‌های تنفسی در طول روز استفاده کنند یا این‌که به دلیل غبار ناشی از دود کارخانه‌ها همیشه باید چراغ منازل خود را روشن کنند تا نور کافی داشته باشند. طبق گزارش‌های بین‌المللی درصورت تعطیلی کارخانه‌ها مدتی طول خواهد کشید تا ساکنان شهر آسمانی صاف و بدون دود را تجربه کنند.

گردشگری با دزدان دریایی

‌منطقه بنادیر‌‌که در شهر موگادیشوی سومالی واقع شده رتبه هشتم فهرست سیاه ما را به خود اختصاص داده است. اگر قصد سفر به این منطقه را دارید هرگز امنیت جانی شما تضمین نخواهد شد. بنابراین باید بیشتر فکر کرده و دقیق‌تر برنامه‌ریزی کنید. این شهر ساحلی که قرن‌ها به عنوان یکی از بنادر مهم تجاری کشور سومالی بوده در اثر ناآرامی‌های گسترده در کشور و جنگ‌های داخلی این منطقه به دست شورشیان نظامی افتاد و به ناامن‌ترین منطقه در سطح کشور سومالی تبدیل شده است. قتل و خونریزی و تجاوز از جمله اخبار بسیار عادی در سطح شهر است که تقریبا هر مسافری را از سفر به این منطقه منع خواهد کرد. امروزه اسم این منطقه به دلیل وجود و حضور دزدان دریایی نیز بسیار مشهورتر از قبل است و باعث تشدید نا‌امنی در سطح جامعه این شهر شده است.

قتل، غارت و بیماری!

کمون، یکی از پرجمعیت‌ترین مناطق شهر پورتوپرنس است که البته مرکز تجمع بسیاری از افراد فقیر در این کشور نیز شناخته شده است. این شهر در واقع هیچ‌گونه خدمات زیربنایی را به خود ندیده؛ فاضلاب، پلیس، آموزش و پرورش و.... دیگر خدمات هرگز در این شهر وجود خارجی نداشته‌اند.

این شهر از نظر خدمات شهری در پایین‌ترین سطح خود قرار دارد که پس از زلزله بسیار بزرگ این منطقه مشکلات بیشتری در شهر نیز حاکم است. علاوه بر بیماری‌های واگیردار نا‌امنی نیز شهر را به منطقه‌ای خطرناک برای سفر تبدیل کرده است. قتل و غارت و تجاوز هر روز در این شهر بسیار بیشتر می‌شود. به‌دلیل تعداد بالای آمار بیسوادان در بین مردم دیگر دولت‌ها و بنگاه‌های خیریه نیز نتوانستند مشکلات این شهر را از بین ببرند.

از طرفی آمار بسیار بالای مبتلایان به ایدز در این شهر نیز خطری جدی برای ورود هر گردشگری به شهر است و به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود حتی با وجود طبیعتی زیبا به این شهر سفر کنید.

صبحانه با طالبان

این شهر که در نزدیکی شهر کراچی و پایتخت کشور پاکستان واقع شده، آخرین جایی است که به شما پیشنهاد نمی‌کنیم بروید. اگر قصد سفر به کشور پاکستان را دارید سعی کنید مسیر خود را به گونه‌ای تنظیم کنید که از این منطقه سر در نیاورید. این شهر 3 میلیون نفری به عنوان مرکز تروریست مالی منطقه شناخته شده و سازمان ملل نیز این شهر را به عنوان خطرناک‌ترین گزینه برای سفر به گردشگران اعلام کرده است. شنیدن صدای شلیک و انفجار امری بسیار عادی در منطقه است و مردم به آن عادت کرده‌اند.

عماد عزتی

چین و گردشگری اسلامی

مارکوپولو و ابن بطوطه را می‌توان اولین کسانی دانست که با نوشتن سفرنامه‌های خود سرزمین باستانی چین را به جهانیان معرفی کردند. ابن بطوطه اولین گردشگر مسلمان شناخته شده‌ای است که از سرزمین‌های اسلامی به چین سفر کرد و دوباره به موطن خود بازگشت. البته باید گفت فردی به نام دو هوان نیز در زمان سلسله تانگ از چین به کشورهای اسلامی زمان خود سفر کرده و پس از بازگشت به چین، دیده‌های خود را در قالب سفرنامه‌ای نوشت که امروزه یکی از اصلی‌ترین منابع استفاده محققان به شمار می‌رود. حدود 600 سال پیش یک مسلمان چینی با نام وویاگر ژنگ طی 7 سفر خود از طریق دریا بیش از 30 کشور آفریقایی و آسیایی را دید که شاید بتوان این سفر را پیشگام سفرهای دریایی و گردشگری جهانی چین دانست.

30 سال پیش کشور چین درهای خود را روی سراسر مردم جهان گشود و با تغییر سیاست‌های کلان خود، شرایط ورود گردشگران به این کشور را آسان‌تر کرد و در نتیجه امروزه بسیاری از افراد در سایر کشورها با هدف ادامه تحصیل، کار یا گردشگری به چین سفر می‌کنند. در حال حاضر کشور چین به تمام مردم سراسر دنیا و بویژه گردشگران مسلمان خوشامد گفته و در‌همین‌خصوص بتازگی قوانین سیاری برای رعایت حقوق گردشگران تدوین شده است.

در بین شهرهای چین، پکن و شانگهای از همه مشهورترند ولی این به معنای عدم جذابیت یا نبود امکانات در سایر شهرهای این کشور نیست.‌ شهر نینگ ژیا یکی از شهرهای ناشناخته چین است و تعداد بسیار کمی از مردم را می‌توان یافت که به این شهر سفر کرده باشند، در صورتی که این شهر نباید از دید گردشگران و بویژه گردشگران مسلمان پنهان باشد. حدود یک‌سوم مردم این شهر مسلمان هستند و جالب این که 4 هزار مسجد در این شهر وجود دارد که برخی از آنها بسیار قدیمی‌اند. علاوه بر این، تعداد زیادی محوطه و گردشگاه زیبا نیز در این شهر قرار دارند. ‌ بتازگی مسوولان شهر نینگ ژیا با اخذ سیاست‌های تشویقی برای گردشگران مسلمان تلاش می‌کنند این شهر را به مرکزی برای گردشگری اسلامی در چین تبدیل کنند. برخی از این تسهیلات عبارتند از تاسیس مراکز خدمات مسافرتی اسلامی، ارائه خوراکی‌ها و نوشیدنی‌های حلال و اسلامی، ساخت هتل‌ها و مراکز اقامتی با در نظر گرفتن اصول دین اسلام، برگزاری مراسم ویژه در تعطیلات و مناسبت‌های اسلامی و... .

اصلی‌ترین متولی گردشگری اسلامی در چین جامعه گردشگری اسلامی چین است که دفتر اصلی این نهاد در نینگ ژیا قرار دارد.

چین سرزمین پهناور و تاریخی و سرشار از زیبایی‌های طبیعی فراوان است که همراه فرهنگ کهن و اصیل خود، همواره یکی از جاذبه‌های اصلی گردشگران محسوب می‌شود. در این میان، گردشگران مسلمان جایگاه ویژه‌ای دارند و شاید در گذشته یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های گردشگران مسلمان برای سفر به چین، پیدا کردن غذای اسلامی و همچنین مشکلات انجام فرایض مذهبی در این کشور بود که امروزه با اجرای سیاست‌های جدید و ارائه خدمات ذکر شده، این دسته از گردشگران نیز می‌توانند براحتی به چین سفر کنند و از آن لذت ببرند.

مترجم: نیروانا حسینی

رفیق بی‌کلک؛ اتوبوس

نقش اتوبوس‌ها در انتقال مسافران به کنار، که اصل وجودی‌شان به همین دلیل است، اما باید به کارکرد مهم اجتماعی این وسیله نقلیه هم اشاره کرد. با توجه به شبکه ریلی محدود راه‌آهن و همچنین مشکلاتی که همواره پروازهای داخلی به همراه داشته، هنوز در ایران اتوبوس‌ها نقش اصلی انتقال مسافران را دارند، هر چند تصادفات جاده‌ای ایران نشان می‌دهد که سفر با اتوبوس هم بی‌خطر نیست، اما شاید قیمت پایین استفاده از آنها دلیل اصلی انتخاب این وسیله نقلیه میان مسافران باشد.

تقریبا در همه نقاط جهان، اتوبوس کارآمدترین وسیله برای گردشگران است چراکه شتاب خودروهای شخصی را ندارد و مثل قطار از بیراهه‌ها نمی‌گذرد. اتوبوس یک محیط اجتماعی است که جهانگردان و گردشگران علاوه بر تماشای مناظر زیبا و جذاب با هم به تبادل اطلاعات و افکار می‌پردازند و حتی برداشت‌های خود را طی یک کنفرانس کوچک اتوبوسی به دیگر همسفران انتقال می‌دهند. اتوبوس کاراترین وسیله نقلیه زمینی برای مسافرت‌های طولانی است، به شرط آن که کیفیت و امکانات رفاهی مناسبی داشته باشد و هرگز از مسیر اصلی خود منحرف نشود. ‌در آلمان، اسپانیا، ایتالیا، انگلستان و فرانسه 30 درصد از مسافرت‌های زمینی با استفاده از اتوبوس‌های توریستی انجام می‌شود و در آمریکای جنوبی بیش از 50 درصد سفرهای گردشگری به وسیله اتوبوس صورت می‌پذیرد.

ادامه مطلب ...

گردشگری ‌پزشکی‌ در ‌سی‌سی‌یو

تقریبا یک دهه است که صنعتی به نام گردشگری پزشکی به عنوان یکی از زیر مجموعه‌های صنعت پررونق و سودآور گردشگری پا به عرصه گذاشته و روز به روز هم از اهمیت بیشتری در سطح جهان برخوردار می‌شود. از سوی دیگر همین رشد و گسترش باعث رشد سرمایه‌گذاری‌های بسیار هنگفت در زیرساخت‌های وابسته به این صنعت شده است. اما متاسفانه خبری از ایران در این صنعت به گوش نمی‌رسد.

امروزه منطقه خاورمیانه و آسیا با توجه به توانمندی‌های تخصصی و ارزانقیمت خود به عنوان جذاب‌ترین منطقه برای گردشگران و البته سرمایه‌گذاران در زمینه گردشگری پزشکی تبدیل شده، در منطقه خاورمیانه برخی از کشورها مثل هندوستان و امارات متحده عربی با درک درست از این موقعیت استثنایی و سرمایه‌گذاری‌های بسیار حساب‌شده از نامی نیک در این صنعت نوظهور برخوردار شده‌اند.

ادامه مطلب ...

حرکت در طول جاده با تصویر

سینمای جاده‌ای یک ژانر سینمایی موفق و پرطرفدار است که در آن شخصیت محوری قصه ـ یا تعدادی کاراکتر ـ با ترک منزل و محل زندگی خود راهی سفری کوتاه یا طولانی، از مکانی به مکان دیگر می‌شوند. آنها معمولا به این دلیل خانه و کاشانه خود را ترک می‌کنند تا بتوانند از وضعیت موجود و موقعیتی که در آن گرفتار شده‌اند، فرار کنند. به این ترتیب، بخش مهمی از داستان یک فیلم جاده‌ای در سفر و در ‌جاده‌ها اتفاق می‌افتد.

ژانر سینمای جاده‌ای ریشه‌های خود را در افسانه‌های نوشته (یا نقل)‌ شده سفرهای افسانه‌ای دارد که در این رابطه می‌توان اساطیری مثل اودیسه و آنید (قهرمان اساطیری ایتالیای باستان)‌ را مثال زد. فیلم جاده‌ای یک طرح و نقشه استاندارد است که توسط فیلمنامه‌نویسان مورد استفاده قرار می‌گیرد و حکم نوعی تغییر و تحول روحی و روانی کاراکتر اصلی قصه را دارد. در این حالت، داستانی روی پرده سینما تعریف می‌شود که در آن معمولا قهرمان ـ شخصیت مرکزی ماجرا ـ در طول ماجرا و قصه تغییر می‌کند، رشد می‌کند یا بهبود یافته و بهتر می‌شود. مضمون «حرکت در طول جاده» همزمان با تولد سینما در اروپا و آمریکا حیات خود را آغاز کرد، ‌اما در سال‌های پس از پایان جنگ جهانی دوم بود که رشد کرد و بارور شد. این مساله هم بی‌ارتباط با شکوفایی تولید اتومبیل و رشد فرهنگ جوانانه نبود. در همین ارتباط است که توجه به فیلم جاده‌ای به عنوان یک ژانر سینمایی، پس از نمایش فیلم‌هایی مثل «ایزی رایدر» و « بانی و کلاید» در دهه 60 میلادی شکل گرفت و سمت و سوی مشخصی پیدا کرد. از «خوشه‌های خشم‌» تا «تلما و لوئیز» سفرهای جاده‌ای و شروع و یک سفر به نوعی فرهنگ و تصور تبدیل شده است. هم رسانه سینما و هم رسانه تلویزیون در طول این سال‌ها استفاده زیادی از ژانر فیلم جاده‌ای کرده‌اند و تعدادی از آنها هم‌اکنون لقب کارهای کلاسیک را گرفته‌اند. شاید بتوان این جمله معروف را به عنوان تعریفی خوب از سینمای جاده‌ای ارائه کرد؛ جذابیت و طنز فیلم جاده‌ای این است که ضعیف‌ها از بین رفته و جاده را ترک می‌کنند و فقط قوی‌ها در آن باقی می‌مانند.

فرار به زندگی‌

از اولین روزهای تاسیس سینما، فیلم جاده‌ای با فرهنگ مردمی اروپا و آمریکا مترادف شده و تصویری از فضای عمومی جامعه این کشورها را به دنیا ارائه کرده است. فیلم جاده‌ای حکم وسیله‌ای برای یک نفر یا گروهی کوچک از آدم‌ها را دارد که به دنبال فرار از دنیایی هستند که در آن زندگی می‌کنند و در طول سفر خود در جاده‌های بی‌انتهاست که به نوعی رستگاری و رهایی می‌رسند. پرسشی که مطرح می‌شود این است که چه کسانی بیشتر از بقیه دوست دارند در این جاده‌ها باشند؛ آدم‌های قوی و مصمم یا ضعیف و سست‌اراده‌ها؟ جذابیت یا طنز فیلم‌های ژانر جاده‌ای این است که ضعیف‌ها در آن از پا می‌افتند و کنار می‌کشند و فقط این قوی‌ها هستند که باقی مانده و به راه و سفر خود ادامه می‌دهند. جاده توانایی آن را دارد که آدمی را دوباره از نو بنا کند یا او را درهم بشکند. هر آدمی که قدم در راه جاده می‌گذارد باید هوش و توانایی تشخیص راه درست را در شرایط و موقعیت‌های سخت داشته باشد. او باید بداند بهترین زمان برای حرکت و عزیمت چه وقت است و ترک محل برای یک آینده بهتر بدون در دست داشتن نقشه می‌تواند تبدیل به یک وظیفه و کار ترسناک شود. در همین ارتباط است که فیلم جاده‌ای، منعکس‌کننده یک جنون فرهنگی است که در ‌آن فردا فقط یک روز دیگر نیست. جاده در فیلم‌های این ژانر معبری برای یک شروع تازه محتمل است و مسافر خود را از وابستگی‌های گذشته جدا و ‌آزاد می‌کند.

سعی من در این مقاله این است که مکاشفه‌ای در تحول و گسترش فیلم جاده‌ای داشته و برخی سایه‌روشن‌های تعدادی از فیلم‌هایی که در این ژانر تولید شده‌اند را به بحث بگذارم. ممکن است گروهی این بحث را مطرح کنند که فیلم جاده‌ای یک ژانر خاص نیست،‌ اما از آنجا که این نوع فیلم سبک‌های فیلم سیاه یا تریلر (دلهره‌آور)‌ را منعکس می‌کند ـ مثل کاری که آلفرد هیچکاک در اثر معروف سال 1959 خود «شمال از شمال غربی» انجام داد یا در فیلمی کمدی مثل «دنیای دیوانه دیوانه دیوانه» (1963)‌ صورت گرفت ـ یا مضمون گنگستری در آن مطرح می‌شود و حتی فیلم ترسناک جاده‌ای می‌بینیم ـ مثل «کالیفرنیا» (1993)‌ ـ می‌توان از ژانر سینمای جاده‌‌ای صحبت کرد. در عین حال، هنوز هم ممکن است عده‌‌ای بگویند غیرممکن است فیلم جاده‌ای را رده‌بندی کرد و آنها را با قراردادن در یک دسته و طبقه به عنوان یک ژانر در نظر گرفت و لقب ژانر فیلم جاده‌ای به آن داد.

با این وجود، از تاریک‌ترین تا پیش پا افتاده‌ترین فیلم‌های جاده‌ای همه آنها دارای برخی تشابهات و وجوه مشترک هستند که در تمام کارهای این ژانر حضور دارد: یک جاده و یک دلیل قانع‌کننده اقتصادی ـ اجتماعی برای سفر. اگر «استیل یارد بلوز» مه‌یرز یک فیلم جاده‌ای و مقاله‌ای پسا صنعتی است، اهمیتی ندارد که نمی‌توان به راحتی آن را به «شوگرلند اکسپرس» استیون اسپیلبرگ یا «ترافیک» ‌ژاک تاتی ـ که بیشتر درباره بیگانگی و بیزاری از جاده است تا فیلمی برای همراه‌شدن با آن ـ مرتبط کرد. همه این فیلم‌ها را می‌توان در ژانر سینمای جاده‌ای قرار داد، زیرا انعکاسی از زمان و دوران تولید خود هستند و جاده در آنها نقشی تعیین‌کننده و اصلی دارد.

با این حال و برای این که مقاله فوق تبدیل به چیز بهتری شود، تلاش شده تا تعدادی از کارهایی که به اصطلاح فیلم جاده‌ای هستند (مثل «هربی به بانانا می‌رود» مک اویتی که فیلمی درباره یک فولکس سخنگو است یا «دختری تاندر استریپ» هویت)‌ مورد بحث قرار گیرند. در حقیقت، می‌توان در‌این باره بحث و جدل کرد که اکثر فیلم‌هایی که با ماشین و موتور و دیگر وسایل نقلیه سر و کار دارند، فیلم‌های جاده‌ای نیستند و روح و حال و هوا و سبک‌ آن چه را که فیلم جاده‌ای نامیده می‌شود، دنبال نمی‌کنند. تنها به صرف این که در فیلمی یک جاده وجود دارد و کسی در مسیر آن در حال رانندگی است، دلیل نمی‌شود آن را فیلم جاده‌ای قلمداد کنیم. چنین چیزهایی از یک فیلم سینمایی یک فیلم جاده‌‌ای نمی‌سازند، اما با این حال، هنوز استثناها هم وجود دارد، «گاز ـ نفت» ساخته جیل گرینجیر در سال 1995، یک فیلم کامیونی است. (فیلمی که قهرمان آن یک وسیله نقلیه سنگین را می‌راند)‌، اما قصه آن عناصر ضروری جستجو برای کسب معنی و مفهوم زندگی و تلخی اقتصادی را در خود دارد و اینها، همان عناصر لازم موجود در یک فیلم جاده‌ای هستند. فیلم بسیار معروف «راننده» والتر هیل، قصه یک راننده ماهر را تعریف می‌کند که در خدمت گروهی از سارقان بانک قرار می‌گیرد و چند صحنه خیره‌کننده ماشین سواری دارد، ولی این فیلم فاقد روح و قلب است و بیشتر یک تعقیب و گریز ساده موش و گربه‌وار پلیسی است که راه به جایی نمی‌برد.

فیلم‌های جاده‌ای همچون «ایزی رایدر» دنیس هاپر، «نقطه ناپدیدشده» سارافین و «تلما و لوئیز» اسکات، بازگوکننده حکایت شخصیت‌هایی هستند که در دل زندگی تکراری گیر افتاده‌اند که کاملا بی‌هدف به نظر می‌رسند. این زندگی بسیار بی‌رحم و کنار آمدن با آن سخت است. راه و جاده در این فیلم‌ها تلاشی به عنوان یک فرار ساده هستند. صحنه‌آرایی در این فیلم‌ها چشم‌اندازی وسترن را به نمایش می‌گذارد که زمانی زیبا بوده است. اما از آنجا که طبیعت یک فیلم جاده‌ای اقتضا می‌کند همه روش‌های خطر می‌تواند در کمین کاراکتر مرکزی باشد تا در اولین فرصت ضربه خود را به او بزنند. اکثر کاراکترهای فیلم‌های جاده‌ای درمانده هستند و کسی نیست که به آنها کمک کند. شاید این همان چیزی است که خود این کاراکتر‌ها می‌خواهند. این آدم‌ها که به دنبال راه فرار هستند، معمولا جسارت و قدرت تصمیم‌گیری تازه‌ای به دست می‌آورند که تا پیش از این هیچ وقت از وجود آن اطلاعی نداشتند. وجود جاده است که این روحیه را به وجود می‌آورد.

کیکاوس زیاری

یک قطعه مریخ روی زمین

نخستین مرحله سفر، گرفتن اطلاعات از موقعیت جغرافیایی محلی است که قصد سفر به آن را دارید. دانستن چگونگی آب و هوای نقطه مورد نظر می‌تواند به افراد کمک کند تا سفری خوب و به یاد ماندنی داشته باشند. به طور معمول کسانی که قصد سفر می‌کنند به این مورد نیز توجه دارند و در فصل سرد به مناطق گرم و برعکس در فصل گرم به مناطق خنک سفر می‌کنند. اگر در فصل زمستان قصد سفر دارید به شهرهای جنوبی کشور بروید که از آب و هوای معتدل آن حظی ببرید.

چابهار از شهرستان‌های سیستان و بلوچستان است که در جنوب شرقی کشور قرار گرفته و آب و هوای گرم و معتدلش تمام فصل‌های این شهر را بهاری کرده است. به همین دلیل است که به آن چهار بهار نیز می‌گویند. این منطقه در زمستان یکی از گرم‌ترین مناطق و در تابستان یکی از خنک‌ترین بنادر ایران است.

این شهرستان از سمت شمال با شهرستان‌های نیکشهر و ایرانشهر و از سمت غرب با استان‌های کرمان و هرمزگان همسایه است و از سمت جنوب به دریای عمان راه دارد و از شرق با کشور پاکستان هم مرز است.

چابهار تنها بندر اقیانوسی ایران است که در کرانه دریای عمان و اقیانوس هند قرار دارد. این بندر مهم یک منطقه آزاد بازرگانی است و لنگرگاه آن امکانات پهلوگیری کشتی‌های اقیانوس‌پیما را دارد و از نقطه‌های تجاری مهم ایران و کشور همسایه به حساب می‌آید، چون نزدیک‌ترین مسیر این کشورها به آب‌های آزاد است.

ادامه مطلب ...